ایا مشایی یک پدیده است؟ هم بله و هم نه. بله چون ویژگیهای شایع ایرانیان را به شکلی انچنان اغراق شده و کاریکاتوری نشان میدهد که دیگران انگیزه یا جرات چنین نمایشی را ندارند. نه چون اگر جنبه های اغراق شده این کاریکاتور را کنار بگذاریم میتوانیم تصویر مشایی را در شخصیت بسیاری از ایرانیان بازیابیم.
برای درک موضوع بهتر است با این سوال شروع کنیم که نقطه اشتراک زوج مشایی – احمدی نژاد در چیست؟ مگر نه اینکه احمدی نژاد سودای رهبری جهان عرب را در سر می پرورد و از آن سو مشایی ادعا می کند که پیامبر اسلام ایرانی بوده است؟ ایا همراهی این دو شخصیت ناهمساز نوعی تبانی برای جذب همزمان طیفهای سنتی و مدرن جامعه است؟ به گمان من تفاوتهای ظاهری این دو نفر انقدر جدی گرفته شده که اشتراکات عمیق و بنیادی شخصیت انها را پوشانده است. این اشتراکات چیست؟
ابتدا باید این را بدانیم که فرهنگ ایرانی از سه لایه مختلف تشکیل شده: عناصر ایرانی – عناصر اسلامی – عناصر مدرن
روزگاری هرودوت تاریخنگار نوشته بود ایرانیها در اقتباس و وام گرفتن از فرهنگهای دیگر استادند و هرچیزی را که از فرهنگ دیگری وام میگیرند به چیزی بهتر از آن تبدیل می کنند. از روزگار هرودوت زمان زیادی می گذرد، امروز فرهنگ ما پویایی خود را از دست داده است و مانند انکه هاضمه فرهنگی آن بیمار شده باشد بیش از 1000 سال است که در کار هضم اجزای فرهنگی وام گرفته اش ناتوان مانده است.
سه جز فرهنگی تمدن ایرانی (عناصر ایرانی، اسلامی و مدرن) مانند اجزای پازلی که به زور در هم فرو رفته باشند دایم یکدیگر را می فرسایند و می خورند بی انکه در نهایت به تعادلی پایدار و سازنده دست پیدا کنند
در چنین آش درهم جوشی است که شخصیتهایی نظیر احمدی نژاد و مشایی ظهور می کنند. مهر فرهنگ ایرانی انچنان بر پیشانی این دو نقش بسته که امکان ندارد در تمدن دیگری یافت شوند. احمدی نژاد نماد کاریکاتوری آن بخش از فرهنگ ایرانی است که میخواهد با لجاجتی کودکانه و فرسایش و از میان بردن بخشهای دیگر فرهنگ (عناصر ایرانی و مدرن) به سود عناصر اسلامی تعادل برقرار کند. این چنین است که مثلا خود را از علم اقتصاد یا مفاهیم توسعه که به گمان او غربی است بی نیاز می داند، سازمان برنامه را منحل می کند و تصور می کند انچه به ذهن وی می رسد همسنگ 400 سال تجربه و دستاوردهای تمدن غربی در حوزه علوم انسانی و مدیریت جامعه است.
مشایی اگرچه متفاوت یا در ظاهر حتی وجه مخالف احمدی نژاد به نظر می رسد، اما در این نقطه بنیادین با وی شباهت دارد که فکر می کند فرهنگ پویا و کارامد آن است که بعضی اجزای خود را به سود برخی اجزای دیگر فدا کند. مانند احمدی نژاد که گمان میکند می تواند از خود اعراب هم عربتر باشد و مثلا با تندروی در حمایت از فلسطین جای رهبران سیاسی اعراب را بگیرد، او نیز فکر می کند می تواند تمدن عربی را به تمدن ایرانی تقلیل دهد و مثلا ثابت کند پیامبر اسلام ایرانی است.
این دو اگرچه در عالم واقع از حل و فصل بحرانهای تاریخی فرهنگ ایرانی ناتوانند اما بسیار علاقمندند تا نمایش پرشوری راه بیاندازند تا دست کم در عرصه نمادین یا در واقع در عالم خیال این تناقضات حل شود. مثلا گمان می کنند انداختن چفیه به گردن سرباز هخامنشی دردی از این بیمار کهنسال سبک می کند و این اجزای ناساز را به تعادل می رساند. درست مثل جادوگران قبیله که فکر می کنند با ساختن عروسک دشمن و سوزن زدن به ان آسیبی به دشمن وارد می کنند، اینها هم فکر می کنند با نمایش و شعبده بازی و انداختن چفیه به گردن عروسک سرباز هخامنشی می توانند جهت نیروهایی را که در اعماق جامعه عمل می کند را عوض کنند.
در واقع زوج احمدی نژاد – مشایی برای اینکه جلوه تمام عیار بیماری فرهنگ ایرانی و سوهاضمه تاریخی آن باشد چیزی کم دارد. باید در کنار این دو چهره، کاریکاتور دیگری قرار گیرد که تعامل با عناصر مدرن فرهنگ را وجه نظر خود قرار داده باشد. شخصیت بی سوادی نظیر جلال آل احمد می تواند برای این منظور بسیار مناسب باشد، کسی که تصور می کرد حوزه های علمیه میتوانستند جای دانشگاه های مدرن را بگیرند و هرچه غرب دارد از ما دزدیده است.
زوج احمدی نژاد – مشایی آیینه فرهنگ بیمار ایرانی است
اولین باره که میشنوم یکی به جلال احمد میگه بی سواد
شنیده بودم که داستانهاش رو نقد کنن و بهش بگن که نویسنده زیاد مطرحی نیست اما یسواد … چه عرض کنم
میشه دلایل بیشتری برای این ادعاتون بیارید ؟!!!!
«تمدن عربی را به تمدن ایرانی تقلیل دهد»
تقلیل بدهد ؟
نکنه تو هم داری وبلاگت رو از تو زندان آپ میکنی که چشمات ضعیف شده و گاهی به میخ میزنی و گاهی به نعل ؟!
nice
سلام دوست عزیز
اگه مایل به تبادل لینک بودی خبرم کن…
شاد باشی…
به امید ازادی سبز…
صائب تبریزی
عشق عالمسوز را با کفر و ایمان کار نیست
گردن ما در کمند سبحه و زنّار نیست
کاسه ی منصور، خالی بود – پر آوازه شد
ورنه در میخانه ی وحدت کسی هشیار نیست
هرکه پیراهن به بد نامی درید، آسوده شد
بر زلیخا طعن ارباب ملامت عار نیست
بر رگ جان ها نپیچد، تا پریشان نیست زلف
نبض دل ها را نگیرد، چشم، تا بیمار نیست
طوطی، از آیینه می گویند، می آید به حرف
چون مرا در پیش رویش زهره ی گفتار نیست؟
پیش ما «صائب» که رطل خسروانی می زنیم
گنج باد آور به غیر از باده ی خمار نیست
سلام دوست من
بنده نویسنده نیستم ومتاسفانه وقت اینکه عیده هایم را به نوشتار در اورم ندارم وهمچنین فردی را که به او اعتماد داشته باشم واز او بخواهم که انها را تایپ کند سراغ ندارم بنا براین میخواهم از شما به عنوان یک نویسنده با ذوق وازاده درخواست کنمک که انها را برروی وبسایتتان منعکس کنید اشکالی هم ندارد که به نام خود انها را ثبت کنید برای من مهم انعکاس ان هست
مثلا مقاله ای در مورد اینکه او یک معجزه هزاره سوم بود
یا عاق شده از سوی پدر
از اقای خود نافرمانی کرد واذا عورتش هویدا گشت
انکه از بهشت ولایت بیرون شد
مرد تنهای شبم
بنی صدر دوم
نقشه ترور تنها راه برون رفت از بحران انحرافی
امام زمان به خوابم امد وگفت این افراد همانهائی هستند که خود را دوستاران من مینامند اما در عمل کردارشان دوستی خاله خرسس
برائت از گروه انحرافی
کفن پوشان همیشه در صحنه به پا خواهند ساخت اینبار جریان انحرافی را هدف خواهند گرفت
دل مقام عضما خونست
ناله شبگیر
موفق وپیروز باشید
امیدوارم چیزی از اینها دستگیرتان شود
خدا یار ونگهدارتان
سلام به نظر من یکی از بهترین راه ها که خیلی هم میتونه فرگیر باشه برنامه نود هستش .برنامه نود میانگین 10 میلیون بیننده داره که بیشترشون جوان هستن .باید اینقدر تو سایت ها وبلاگ ها از جمله بالاترین و فیسبوک به صورت مداوم تبلیغ بشه که همیشه تو نظر سنجی های برنامه نود یک گزینه انحرافی بزنیم و بهترین گزینه هم هفت هست که هم علامت پیروزی هستش هم معمولا بیشترین تعداد گزینه ها که تا به حال تو برنامه نود شش تا گزینه بوده .و اکثرا هم سه یا چهار گزینه ای میباشد یعنی اینقدر تبلیغ بشه که ناخوداگاه مردم گزینه هفت را بزنن تو یکی دو برنامه که نتیجه خودشو نشون داد بعدش خود حضرات سیما به طور ناخواسته به کمک ما میان که به هر طریقی جلوشو بگیرن و این باعث تبلیغ بیشتر میشه اگه واقعا به فکر میرحسین و کروبی هستین که به خاطر ماها زندان هستن به هر طریقی (اس ام اس -ایمیل – فیسبوک- بالاترین – گفتگو با دوستان و همکاران -مترو – ) که به ذهنتون میرسه این ایده را تبلیغ کنید.
مرسى از تحليل